معنی (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده, معنی (پهذ): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (پنیش): پ (یثفشرهئقخب=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خپ م شده, معنی (,iv): tاpai fاxd lcbj، xjا lcbj، (,jda): , (detacinrof=) falg zاr، rmsd alg، zاrd alg، f[gm o, k abi, معنی اصطلاح (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده, معادل (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده, (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده چی میشه؟, (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده یعنی چی؟, (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده synonym, (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده definition,